از امل تا عمل


هر روز و هر ساعت اخبار را مرور می کنیم. عناوین خبرها بیشتر تأثر برانگیز است و تکان دهنده؛ حبس و شکنجه و حصر و شلاق و اهانت و محرومیت از حقوق هر گونه منتقد؛ و باز اختلاس و رشوه و ... .


باورمان نمی شد که حاصل این همه مجاهدت در برقراری «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» این باشد! چرا که قرار بود حتی کمونیست ها هم در این نظام آزادانه اظهارنظر نمایند. با این وصف آیا مسئولین امر می توانند از همه خصوصا از مسلمانانی که از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران تا به حال حقوق آنان به نوعی تضییع شده آماری به دست آورند؟! تنها می توان گفت: «فأین تذهبون؟»


اما در میان این همه اخبار تأثر برانگیز و مسئولیت آفرین، عناوینی می خوانیم که بایستی ما را امیدوار نماید.


رهبر جمهوری اسلامی ایران در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین (1390/7/9) می فرماید:

«ملت فلسطین نیز همانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. بنابراین باید همه مردم اصلی فلسطین اعم از مسلمانان و مسیحی و یهودی در داخل و خارج فلسطین در یک همه پرسی منضبط شرکت کنند و نظام دلخواه خود را برگزینند.»


و نیز جناب ایشان در کرمانشاه (1390/7/20) می فرماید:

«ایران را با برخی کشورهای دیگر اشتباه نگیرید، زیرا در ایران اسلامی اراده و عزم مردم نقش اصلی را دارد و مردم در انقلاب، صاحب سهم هستند.»


و : «در طول 32 سال گذشته همواره و بدون وقفه همه مسئولان نظام اسلامی اعم از رهبری، خبرگان رهبری، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمایندگان شوراهای اسلامی با رأی و نظر مردم برگزیده شده اند.»


همچنین : «بر همین اساس دنیا بداند اگر مسئولی هم در کشور بخواهد کجروی کند و حرکت دیگری در قبال انقلاب اسلامی به راه بیندازد، مردم او را حذف خواهند کرد.»


البته از این واقعیت که با وجود نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات مختلف و دوره های متعدد، آیا باز هم می توان به آنها انتخابات گفت یا نه می گذریم، که این را نیاز به مجالی دیگر است.


پرسش من به عنوان یکی از این مردم همان پرسش رهبر انقلاب اسلامی ایران است که در سال 1357 در بهشت زهرا فرمودند که:

«این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعضِ قلیلی از آنها ادراک آن وقت را نکرده‌اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟! ... چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است.»


توجه داشته باشید که نگارنده این سطور که با محاسبه عمر طبیعی، بیش از نیمی از عمر خود را گذرانده ام در همه پرسی ابتدای انقلاب اسلامی ایران در صلاحیت سنی رأی دادن نبوده ام و نتوانسته ام صاحب رأی باشم. بد نیست سازمان آمار کشور آماری تهیه نماید که از میان کسانی که در همه پرسی سال 1358 رأی مثبت داده اند چه تعداد هنوز در قید حیات هستند و چند درصد از مردم فعلی را شامل می شوند. فارغ از این که آیا آن تعداد هنوز هم بر عقیده و رأی خود پایدار هستند یا خیر.


تنها راه حل باقی مانده این است که پس از گذشت بیش از سی و دو سال، مسئولین امر اندکی بر کارنامه انقلاب اسلامی ایران تأمل نمایند. آن را نقد کنند و نیز در یک همه پرسی آزاد نقد مردم را نیز بنگرند. و نشان دهند که از امل تا عمل فاصله ای نیست. همین امروز؛ که فردا دیر است.


حکیم ابوالقاسم فردوسی می فرماید:

«به گیتی دو چیز است جاوید و بس
دگر هرچه باشد نماند به کس
سخن گفتن نغز و کردار نیک
نگردد کهن تا جهان است و ریک»
امید این که پوینده راه حق و حقیقت باشیم.
 

نظرات 6 + ارسال نظر
دایی احمد پنج‌شنبه 21 مهر 1390 ساعت 21:27

العالم بلا عمل کالشجر بلا ثمر. عالم بی عمل مثل درخت بی ثمر است.
همین شعار دادن ها و عمل نکردن بزرگان است که ثمر و میوه ای نصیب مردم نشده.
یاسر عرفات در سفر به ایران سفارش میکرد که انقلاب باید "دستاورد" داشته باشد.
ما از مسئولین می پرسیم: دستاورد جمهوری اسلامی چیست؟

سیما جمعه 22 مهر 1390 ساعت 00:28

سلام خانم منتظری
دعا بفرمایید و ما نیز دعا می کنیم که مسئولین نظام به برگزاری همه پرسی آزاد در ایران رضایت دهند. این آرزوی همه است.
موفق باشید.

رها جمعه 22 مهر 1390 ساعت 11:22

انتظار اصلاح این قوم غضب و کینه ورز، امید واهی ست. ایران امروز ما جسم بیجانیست که با دارو درمان نمی شود باید شوکی به ان وارد کرد تا دوباره زنده شود. باید به راهی اندیشید برای از میان برداشتن این قوم. این تنها راه نجات ماست

محمدرضا یکشنبه 24 مهر 1390 ساعت 06:16

حکومت به خوبی می داند که جز بسیار اندک از مردم طرفدار نخواهد داشت. بنابراین از نظر آنها عاقلانه نیست که رفراندوم برگزار شود.

مهرداد جمعه 6 آبان 1390 ساعت 20:18 http://amontazeri4.blogfa.com

سلام بر فرزند یگانه مرجع مجاهد که خداوند روحش را با ائمه اطهار محشور نماید و سایه فرزندانش را بر سر ما نگاه دارد.
خواستم بگویم تمام صحبت های حضرتعالی صحیح است،اما تا کی مردم ما باید فقط اعتراض و نقد خود را در اینترنت و از طریق ایمیل و... ابراز کنند؟ آیا دوباره زمان آن نرسیده که علیه ظلم و جور قیام کنیم؟
(البته بنده روی سخنم با حضرتعالی نیست)چراکه شما و مرحوم آقا با تحمل و صبر زینبی که در مقابل ظلم ها و بی احترامی ها و تهمت هاو... به خرج دادید بزرگترین قیام را کرده اید.روی سخن من با مردمی است که از ظلم خسته شده اند اما برای رهایی از آن کاری نمی کنند و سکوت در برابر ظلم-که خود مذموم است- را بر اعتراض ترجیح داده اند.
ای کاش تنها بخشی از شجاعت و دینداری والد معظم شما در وجود من و تعدادی از مردم ما بود.
و من الله توفیق

منتظر۵۶ پنج‌شنبه 8 دی 1390 ساعت 21:13

منتظری اسطوره حق گویی بود در روزگار مجیزگوییهاافسوس که کسی قدرش ندانست او شبیه ترین مردم بود به موسی بن جعفر(ع) چقدر مظلوم بود و چقدر شجاع صبر پیش او کم می آورد. خدایا همه عشق و باورم رفت من مانده ام و این همه ظلم و حجت مسلمانیم نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد